داستان فیلم درباره ی یک عنکبوت خیلی بزرگ است که از لابراتواری نظامی فرار می کند و به شهر لس آنجلس می آید. وقتی عملیات نظامی برای گرفتن این عنکبوت با شکست رو به رو می شود حالا نوبت دانشمندان است که فکری به حال این اوضاع بکنند و تا قبل از اینکه شهر را نابود نکرده آن را از بین ببرند…

«شما فقط دو بار زندگی می کنید» محصول ۱۹۶۷: (قانون هر سال یک جیمز باند شکسته می شود)،شکست «توپ توفانی» باعث شد عوامل هالیوود دست نگه داشته و سیاست تشنه کردن بیننده را اجرا کند.به این ترتیب دوره ساخت جیمز باند جدید دو ساله شده و بعد از دو سال انتظار این بار باند عزیز در آسیا حادثه آفرین می شود.به همین دلیل در «شما فقط دو بار زندگی می کنید» بازیگران آسیایی نیز حضور دارند.

خلاصه داستان : سازمان بین المللی جنایی، اسپکتر، به دنبال راه انداختن جنگ جهانی سوم است. اما «جیمز باند» (کانری) وارد عمل می شود و خیلی زود مرکز فرماندهی دشمن در اطراف آتشفشان خاموشی را شناسایی می کند…..

«توپ توفانی» محصول ۱۹۶۵: (جیمز باند آبکی و بی محتوای سینما) . همان طور که گفته شد انگشت طلایی محصول ۱۹۶۴ بهترین نمونه جیمز باند می باشد، در عوض توپ توفانی را ناموفق ترین جیمز باند می نامند، به گونه ای عاملان این نوع جیمز باند طبق رسم هر سال دست به تولید زده و بی هیچ هدفی، داستانی بی سر و ته را روایت می کند.جالب ترین بخش قضیه جایی می باشد که در این فیلم سینمایی عنصر اصلی مجموعه های جیمز باند یعنی هیجان از یاد رفته و هیچ خبری از صحنه های اکشن و یا خشن نمی باشد.زد و خوردها و تعقیب و گریزهای پی در پی یکی از اساسی ترین رکن های جیمز باند بوده و خواهد بود.

خلاصه داستان : بمب افکن نیروهای ناتو، حامل سلاح های هسته ای، ربوده می شود. «جیمز باند» (کانری) پس از ماجراهایی در می یابد که «امیلیو لارگو» (چلی) مرد شماره ی ۲ سازمان «اسپکتر»، مغز متفکر این جریان است. «باند» آرام آرام با «لارگو» و محبوبه اش، «دومینو» (اوژه) رابطه برقرار می کند…

سریال Serangoon Road سریالی درام و کارآگاهی هستش که محصول مشترک استرالیا و سنگاپور هست. داستان سریال درباره ی شلوغی های پشت پرده ی سنگاپور در سال ۱۹۶۰ می باشد…

این سریال ماجرای گروهانی از نیروهای چترباز آمریکایی رو از دوران آموزش در آمریکا و انگلیس تا پایان جنگ‌ جهانی دوم در آلمان تعقیب می‌کند. ماجرا کاملا بر اساس واقعیت است و به نحوی که در انتهای هر قسمت کهنه سربازهایی که در سریال دوران جوانی آنها رو می‌بینیم، هر کدام چند جمله‌ای مرتبط با مضمون سریال توضیح می‌دهند.

 بانی پارکر ( به انگلیسی : Bonnie Parker )‏ و کلاید بارو ( به انگلیسی : Clyde Barrow )‏ زوج سارق و قانون‌ شکن آمریکایی بودند که به سبب درگیریهای متعددشان با پلیس و همچنین انعکاس شورانگیز ماجراجویی‌ های آنها در روزنامه‌ ها به بدنامی مشهور شده بودند. بارو پیش از آنکه پارکر را در ژانویه ۱۹۳۰ ملاقات کند، یک مجرم سابقه‌ دار بود. ایندو یک تیم سرقت و تبهکاری را با همدیگر تشکیل دادند که تا ۲۱ ماه فعالیت آن ادامه داشت و اغلب به همراه اشخاص دیگری از جمله برادر بارو و همسر او، به سرقت پمپ بنزین‌ ها، رستورانها و بانکهای روستاهای کوچک در تگزاس، اوکلاهما، نیومکزیکو و میزوری می‌ پرداختند. دورانی که بانی و کلاید در آن به سرقت و راهزنی پرداختند، دوران رکود اقتصادی بزرگ محسوب می‌ شد…

امین دکتری میانسال است که پس از سال ها به ایران برگشته و به همراه مادرش تنها زندگی می کند. او با شنیدن خبر مرگ یکی از دوستان کودکی به خانه اش رفته و درگیر ماجرای مرگ او می شود…